زیرِ هجومِ بیرحمِ خیالاتِ شبانه جان میدادم، ترسها سختیها، دردها، پس امیدها کجایند؟
آرامش کجاست؟
دنبالِ آرامش، به عکسی از او میرسم، که توی اتوبوس کنارِ من خوابش بُرده، در مسیری به سوی ناکجا. با چشمهای بسته، صورتی معصوم و بینقص و آرامشی بیانتها.
درباره این سایت